منادی نجات اسلام از نگاه و مشی تندروها / کار فرهنگی نه انقلابی، نیاز دیروز و امروز ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۱۹۰۶۷
۲۹خرداد ۱۴۰۲ چهل و ششمین سالگشت پرواز روح بلند شریعتی به عالم باقی است . مردی که پایان زندگی فیزیکی اش آغازی دیگر و مضاعف بر حیات فکری و معنویش در ایران و جهان اسلام ،بویژه در میان نسل جوان ، آزادیخواهان ، عدالت طلبان و روشنفکران بود . اکنون پنج دهه او در میان ما نیست اما نامش ، یادش ، سخنانش ، روش و منش و شخصیت پر جاذبه اش همچنان بازار گفتگو ، نقد و ارزیابی را در میان موافقان و مخالفان در طیفهایی وسیع زنده نگهداشته است و سخن دکتر حمید عنایت در مورد او تحقق عینی یافته آنجا که شریعتی را تاثیرگذارترین روشنفکر ایرانی در صد و پنجاه سال اخیر دانسته است .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شریعتی بر این باور است که:
«درراه حل های اجتماعی نباید به کوتاهترین راه اندیشید بلکه باید به درست ترین راه فکر کرد» (۲)
او تصریح می کند:
من ترجیح می دهم دونسل، سه نسل کار بکنند و بعد به نتیجه برسند، اما اگر در عرض ١٠ سال به نتیجه برسیم باز بر می گردیم به١٠٠ سال عقب تر، همیشه یک تجربه عجیب در تمام آفریقا و آسیا شده، کسانی که به سرعت به نتیجه رسیده اند، بعد، امتیازات قبل از انقلابشان را هم از دست داده اند، من همه انقلابات زودرس را نفی می کنم.» (۳)
اکنون «استراتژی ابلاغ پیام شریعتی» میراث او برای روشنفکران است که با مرگ او ناتمام ماند و روشنفکران دینی و مصلحان اجتماعی جا دارد با توجه به تحلیل شریعتی از شرایط آن روز ، شرایط امروز ایران را مجددا تحلیل نمایند و با توجه به مقتضیات و نیازهای نسلهای جدیدبه پیشنهاد شریعتی عطف توجه نمایند، زیرا تجربه های تاریخی نشان داده تغییر رژیمها بدون تغییر نگرش فرهنگی و فکری مردم و تغییر مناسبات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و تاسیس نهادهای فکری نوین ، منجر به بازتولید مناسبات استبدادی و سیاسی در قالبها و تحت نام های جدید خواهد شد، واقعیت تلخی که آنرا در بسیاری از کشورهای جهان تجربه کرده و می کنیم.
شریعتی مانند هر شخصیت دیگر اندیشه هایش از دو بخش محکمات و متشابهات تشکیل می شود.
آنچه که شریعتی هویتش را در آنها خلاصه کرده و با آنها شناخته میشود سه اصل محکم آزادی ، برابری و عرفان است که به تصریح خودش « تمامی تاریخ به سه شاهراه اصلی میپیوندد : آزادی ، عدالت و عرفان »(۴)
شریعتی نمادهای این سه را حلاج یا مولوی ، مزدک و بودا می داند و همه این سه را در علی (ع) بعنوان انسان کامل و مظهر تام و تمام اسلام جستجو می کند . اگرچه شریعتی عرفان را جوهر مذهب می داند و عدالت را می ستاید اما آزادی را در جایگاهی برتر از عدالت می نشاند و می گوید :
« فرار ، فرار برای بازیافتن آنچه از عدالت عزیزتر است و آنچه از سیری والاتر : آزاد بودن ،انسان در گرسنگی ناقص است ، انسان در استثمار شدن ناقص است ،.... اما انسانی که از آزادی محروم است ، انسان نیست زیرا انسان حیوان آزاد است » (۵) شریعتی اعتقاد و احترام خود به آزادی را با نقل کلام سارتر که می گوید : « من دشمن تو و افکار تو هستم ، اما حاضرم جانم را فدا کنم تا تو بتوانی اندیشه های خویش را آزادانه ابراز کنی » نشان میدهد و در ادامه نتیجه می گیرد« آزادی انسانی را تا آنجا حرمت نهیم که مخالف را و حتی دشمن فکری خویش را بخاطر تقدس آزادی ، تحمل کنیم و تنها بخاطر اینکه می توانیم ، او را از آزادی تجلی اندیشه خویش ، با زور باز نداریم و بنام مقدس ترین اصول ، مقدس ترین اصل را ، که آزادی رشد انسان از طریق تنوع اندیشه ها و تنوع انتخابها و آزادی خلق و آزادی تفکر و تحقیق و انتخاب است با روشهای پلیسی و فاشیستی پایمال نکنیم »(۶) آرزویمان این است که صاحبنظران و بویژه همفکران شریعتی با بازخوانی ، بازسازی و بازنگری به میراث ارزشمندزنده یاد دکتر علی شریعتی و تفسیری متناسب با نیاز عصر و نسل ، رسالت ابلاغ پیام شریعتی را که به اقرار آن زنده یاد ناتمام مانده است به کمال برسانند و برتری سنت نقد و تحلیل را بر سنت تعریف و تجلیل برای یک بار هم که شده در جامعه ایران به منصه ظهور برسانند . تردیدی وجود ندارد که نقش دکتر احسان شریعتی،دکتر سوسن شریعتی و دکتر سارا شریعتی در این حرکت مهم تاریخی ،ویژه و تعیین کننده است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
منابع:
مجموعه آثار یک صفحات ۹۷-۹۸ مجموعه آثار۲۰ صفحه۴۹۸ همان صفحه۵۰۰ مجموعه آثار صص۱۴۸-۱۴۹ مجموعه آثار۲۵ صفحه۳۵۹ مجموعه آثاری صفحه۹۷*محقق و پژوهشگر
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1779435منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: علی شریعتی انقلاب اسلامی ایران جبهه اصلاحات ایران سلفی اندیشه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۱۹۰۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است
ایسنا/لرستان یک نویسنده و پژوهشگر معتقد است: جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است.
محمدجعفر محمدزاده امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) در دومین نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، بیان کرد: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان میدهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است. شاعرانی مانند میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چارچوب ایران فرهنگی باشد.
رئیس دانشنامه مطبوعات ایران ادامه داد: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی بوده، اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی مانند نظامی مشهود است.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همانطور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه، اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد.
شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است
علیاکبر شکارچی، موسیقیدان و فرهنگپژوه نیز در این نشست گفت: میرنوروز شاعری وارسته و آزاده بود که شعرش آمیخته با عشق و هنر است، گویی دست او در جیب خدا بوده است. شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمیتواند از درون او بجوشد.
مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» تاکید کرد: اینکه تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخاسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.
خالق «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکلگیری گروه چاووش در کنار اساتیدی مانند حسین علیزاده و زندهیادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان، افزود: ملودیهای لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.
«میرنوروز» شاعری است که باید از نو شناخت
کرم علیرضایی، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» نیز در دومین نشست ایوار، با اشاره به اینکه نگاه به میرنوروز باید تعدیل شود و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعر شیفته طبیعت شعر او است و نباید گاهی او را اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیستبوم او هیچ کوچهای حتی به نام او نیست.
مولف «ترانههای لری میرنوروز» به جنبههای عاطفی شعر میرنوروز اشاره و اظهار کرد: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد.
علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد.
میرنوروز شاعری سرآمد به لحاظ سبکی و زبانی است
فرزین رسایی، مترجم و زبانشناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهشهای امروز مغفول مانده است و توقع میرفت ادیب و محقق ارجمندی مانند عبدالحسین زرینکوب، در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز میپرداخت.
وی آشناییزدایی را هنر محتوم شاعران خواند و بیان کرد: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجارآفرینیهای بسیار به چشم میخورد.
او ادامه داد: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است.
این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده میشود که به دلایل سبکی و محتوایی میتوان آنها را شناسایی کرد و از دیوان او سترد.
رسایی با اشاره به ترجمهناپذیری شعر، گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است.
دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهشهای ادبی است
در ادامه این نشست، یادداشت عبدالجبار کاکایی، شاعر خوانده شد. او با اشاره به اینکه بیتوجهی میرنوروز به مرکز توسعه سبکهای ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بود، سبب شد تا در تاریخ پژوهشهای ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میرنوروز بیش از نیایشنامههای فارسی و تحمیدیههایش به واسطه مفردات گویش لری بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است. البته بین تحمیدیهها و نعتهایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصله معناداری است که احتمالا به سیر تجارب شاعر برمیگردد.
شاعر آثار «سالهای تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز، افزود: قصههای عاشقانه برساخته از تک بیتهای میرنوروز، روال عادی تاریخنویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش میپرداختند.
بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز، مقوم زبان فارسی است
ساسان والیزاده، نسخهشناس و فعال فرهنگی و رسانهای هم که در نشست ایوار بهعنوان کارشناس مجری حضور داشت، بیان کرد: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز کامل میشود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است.
شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز، گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد. زنستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنان که با آشناییزدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار میبرد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامشبخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد.
وی درباره نشستهای ایوار توضیح داد: این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسأله فرهنگی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی تلاش دارد.
ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است
اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز، شاعر عصر صفوی، با تاکید بر اینکه به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بیتوجهی به پژوهشگران بومی، ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند.
این فعال فرهنگی با اشاره به مرارتها و نحوه جمعآوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زندهیاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان بهجز در موسیقی، میرنوروز شناختهشده نبود و این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزهگرد میشناختند.
انتهای پیام